دختر گندمگون
دختر گندمگون

دختر گندمگون

دل پر از غم

بعد از مدت ها اومدم تا بنویسم.از 1دل پر از غم بنویسم.از گلوی پر از بغض، از چشم پر از اشک بگم.

خیلی بده که تو سعی کنی که1زندگیه آروم و بی دغدغه داشته باشی ولی 1نفر بیادو هر چی که رشته کردی پنبه کنه.بیادو اعصابت و خورد کنه اونم سر 1موضوع خیلی بی اهمیت.اونم کسی نباشه جز هم خون خودت.

خیلی بده که کارایی که برای اطرافیانت انجام میدی دیگه یواش یواش حکم وظیفه به خودش بگیره.و خیلی سریع فراموش بشه.

همیشه هر کس که تو زندگیش احتاج به کمک داره من اولین نفر تو صحنه حاضر میشم.اینقدر همیشه بودم که دیگه کسی وجودمو حس نمی کنه.کارامو نمیبینه.خستم.خیلی خستم.اونقدر که دلم میخواد 1مقدار از این بودنامو کم کنم.نباشم.کمرنگ باشم.اصلا دلم میخواد 1مدت برم.تنها برم.هیچ کس نباشه.

حرفایی که شنیدم خیلی برام سنگین بودن.هنوز نتونستم هضمشون کنم.

خواهری از دستت ناراحتم.دلگیرم ازت.




از همتون خیلی معذرت میخوام .میدونم نوشتم خیلی درهم و برهم بود (شاید هیچ کدومتون هیچی از نوشتم سر در نیاورده باشین)ولی اینا همش حرفایی بود که تو ذهن آشفتم لونه کرده.هیچ وقت دلم نمیخواست که اینجا غمگین بنویسم ولی راه دیگه ای جز آروم کردن خودم پیدا نکردم.

نظرات 8 + ارسال نظر
sep!deh سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1393 ساعت 13:41 http://lahzehayesepid.blogsky.com/

عزیزممم ...

منم یه کسی هستم عین خودت، خیلی از مواقع همین حرفها که میزنی رو میزنم ولی بازم آروم نمیشم، اما جدیداً یه کاری کردم که خیلی بهم آرامش میده!!

با خدا معامله کردم و سعی کردم هر کاری کردم مزدش رو از خدا بخوام نه از بنده خدا...

توروخدا خودت رو ناراحت نکن ...

اگه دلت شکسته، دلت رو بده دست خدا خودش برات می‌چسبوندش از روز اولشم بهتر ...

بووووس ...

مرسی عزیزم.از حرفای قشنگت واقعا ممنونم.
ایم معامله ای که میگی واقعا بهترین کاره.

بانو.ن پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت 00:36 http://doobina.blogfa.com/

یکی از خواهر میکشه
یکی از مادر!
همیشه باید از یکی درد کشید
هعی روزگار

روزگار همینه.انگار هیچ وقت دلش نمیخواد آروم بشینه تا همه به آرامش برسن.امان از دست این روزگار نا آروم.

زن وحید پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت 09:17

وای باورم نمیشه این دختر گندمگونه مگه اومدی تو دختر مردم از بس سر زدم نبودی؟
غصه نخور عزیزم ذهنتو آروم کن

شرمندتم عزیزم.قول میدم دیگه زود زود بیام.1مقدار سرم شلوغ بود.
چشم عزیزم.ما آدما جز آروم کردن ذهن، تو سختی ها و مشکلات مگه کار دیگه ای هم بلدیم?

زن وحید پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت 11:03

خواهش می کنم عسل فدایی داری............

sep!deh پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت 11:12 http://lahzehayesepid.blogsky.com/

سلام ...

نبینم دیگه غمگین باشیااااا ...

پست جد و شاد بزن بیایم شاد بشیم ..

سلا م عزیزم.باشه.چشم.حتما.

sep!deh پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت 11:12 http://lahzehayesepid.blogsky.com/

سلام ...

نبینم دیگه غمگین باشیااااا ...

پست جدید و شاد بزن بیایم شاد بشیم ..

میفروش شنبه 13 اردیبهشت 1393 ساعت 16:05

سلام
خوبید شما ؟ بعد از این همه وقت اومدی نوشتی ، اونم گلایه و شکوه و ناراحتی !!! چرا دوست عزیز!!!!؟ !؟
شما اگه کاری می کنی برای دیگران اول قصدت رضای خدا باشه و بعد کمک به دیگران ، که البته یقین دارم که همینطوره .
بعدشم یه چیز دیگه هست که شاید خوب نتونم بنویسم یعنی سوادم قد نمیده ولی امیدوارم شما بتونی منظورم رو متوجه بشی ، اون اینه که وقتی آدم برای کسی کاری انجام میده و کمکی به کسی می کنه لذتی که میبره بیشتر از لذتی هست که کمک شونده برده ! من که کم پیش اومده بتونم برای کسی مفید فایده باشم ولی یه وقتایی اتفاقی برای کسی تونستم کاری بکنم خیلی لذت بردم و همه ناملایماتی که از انجام اون کار نصیبم شده رو از یادم برده . پس شما هم دست از کار خیر و کمک به همنوع برندار هر چند که از جانب اونا دیده نشه ، اونی که باید ببینه می بینه و شمایی که باید لذت اون رو ببری میبری .
خداکنه تونسته باشم منظورم رو برسونم
برقرار باشید. به امید دیدار:

سلام.ممنون .شما خوبید?
100 البته که لذتش برای من بیشتر بوده ولی ناراحتی این حرفا حالیش نمیشه.و اینو هم خوب میدونم که اگر من دختر گندمگونم باز هم هر کس به کمک احتیاج داشته باشه من اولین نفر پیششم.حتی اگر روزی دلمو شکسته باشه.
در ضمن ممنون از حرفهای زیباتون.

آرزو (همه اطرافیان من) سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1393 ساعت 14:18 http://ghezavathayam.blogsky.com

میدونم چی میگی عزیزم
میگم میدونم یعنی واقعا می فهمم چون بارها برام پیش اومده
اما من هم از یه جایی به بعد دیگه از این رفتارا ناراحت نشدم اونم از جاییی که دیگه تصمیم گرفتم برای دل خودم خوبی کنم و نه برای رضایت دیگران از اونموقع همه مشکلات حل شد

هر چقدر هم که آدم برای رضای دل خودش خوبی کنه باز هم انتظار نداره 1سری حرفهارو بشنوه.حداقل به خاطر محبتای آدم.به خاطر خوبیهاش.یا حداقل به خاطر حق خواهری.
امیدوارم منم به این مرحله که تو ریدی برسم عزیزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد