دختر گندمگون
دختر گندمگون

دختر گندمگون

سوال

اگر من بخوام برای نصف مطلبم رمز بذارم چیکار باید بکنم؟کسی میدونه آیا؟؟؟؟؟


بخدا خنگ نیستم .هر کاری کردم نشد.تازه نمیخوام وقتی برای پستم رمز میذارم , نظرات هم رمز دار بشه.

1بار خواستیم رمز دار بنویسیم, همه چیز قاطی شد.





++++برای پست قبل رمزو برای کسایی که میدونستم نوشته هامو میخونن فرستادم.اگر کسیو از قلم انداختم یا اگر کسی رمزو خواست بهم بگه ,حتما بهش میدم.

نظرات 13 + ارسال نظر
pari یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 15:46 http://dokhtaregandomgon.com

مطلبت رو بنویس او ما بقی که میخوای رمز دار بشه بذار تو ادامه مطلب رمز بذار براش

این کارو کردم ولی نشد.کل مطلبو رمز دار میکنه.

pari یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 15:47 http://dokhtaregandomgon.com

رمز به منم بده مرسی

چشم.ولی رمزو به کجا بفرستم?ا

خواهرشوهر یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 16:39

تو بلاگفا هر مطلبى که تو ادامه مطلب باشه رمزدار میشه
اینجا رو نمیدونم

فکر کنم اینجا اینطوری نیست عزیزم.

pari یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 17:23 http://dokhtaregandomgom .com

ادرس وبلاگم گذاشتم

[ بدون نام ] یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 17:28 http://dokhtaregandomgon.blogfa.com/

sorry

رمزو برات فرستادم .

pari دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 10:02 http://dokhtaregandomgon.blogfa.com/

ببخشید رمز به دستم نرسید

میفروش دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 10:33

سلام سمیرا خانوم
برای شما و خانواده تان خوشبختی و سعات آرزومندم .
برقرار باشید. به امید دیدار

سلام.ممنون.ببخشید من شمارو میشناسم? میشه خودتونو معرفی کنید?

میفروش سه‌شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 11:35

سلام خوبید شما سمیرا خانوم ، نه من هم شما را نمیشناسم تو وبلاگ الین خانوم بودم تو لینک هاش اسم دختر گندوگون نظرم رو جلب کرد آخه سمیرا یعنی دختر گندم گون ، نه !؟ من یه وقتایی وبلاگم فعال بود و یه دوستی هم داشتم که همیشه می اومد اونجا اسمش سمیرا بود برام تداعی شد خاطرات گذشته ، پوزش می خوام بدون اجازه اومدم یه سری زدم و عرض ادب کردم و رفتم .
به هر حال خوشحال شدم دقایقی در کلبه شما حضور داشتم .
برقرار باشید. به امید دیدار

میفروش سه‌شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 11:36

سلام خوبید شما سمیرا خانوم ، نه من هم شما را نمیشناسم تو وبلاگ الین خانوم بودم تو لینک هاش اسم دختر گندومگون نظرم رو جلب کرد آخه سمیرا یعنی دختر گندم گون ، نه !؟ من یه وقتایی وبلاگم فعال بود و یه دوستی هم داشتم که همیشه می اومد اونجا اسمش سمیرا بود برام تداعی شد خاطرات گذشته ، پوزش می خوام بدون اجازه اومدم یه سری زدم و عرض ادب کردم و رفتم .
به هر حال خوشحال شدم دقایقی در کلبه شما حضور داشتم .
برقرار باشید. به امید دیدار

سلام.ممنون.شما خوب هستید?
من هم خیلی خوشحال شدم که اومدین و نوشته هامو خوندین.و بیشتر خوشحال میشم اگر باز هم به خونهء من سری بزنین و برام نظرات قشنگتونو بزارین.

بانو.ن سه‌شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 18:39 http://doobina.blogfa.com/

ای وای .. سریعا پاکش کن .. چرا بدونِ تایید نمایش داده شد:|

عزیزم پاکش کردم.خیالت راحت.در ضمن مرسی که منو هم محرم نوشته هات دونستی.

زن وحید دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 10:28 http://www.vahidlovem.blogfa.com

سلام عزیزم کجای خانوم منتظر مطالب قشنگت هستیم ... به من هم سر بزن

زن وحید پنج‌شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 12:20 http://www.vahidlovem.blogfa.com

سلام من مطلب جدید می خوامممممممممممممممممم

سلام عزیزم.چشم.حتما.

انا چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 ساعت 11:51 http://xaterat-ana.blogfa.com

سلام دوست عزیز تازه با وبلاگت اشنا شدم وبلاگ قشنگی داری ممنون میشم به منم رمز بدی.

سلام آنا جان.خوش اومدی به خونهء من.حتما برات میفرستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد